شايد اگر آتش نشانان در حادثه پلاسکو مي خواستند گرينفل را الگوي خود قرار دهند نبايد هرگز به داخل آتش مي رفتند و بي تفاوت از کنار جان آدم ها عبور کنند؛ تنها در اين صورت آمارها رقم صفر را براي تعداد آتش نشانهاي کشته شده نشان مي داد.
به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رساني راه دانا؛ طي روز هاي گذشته، برج گرينفل لندن در آتشي گسترده سوخته و بخش هايي از اين ساختمان ريخت و اين در حالي است که تنها از اين ساختمان يک اسکلت باقي مانده است و برج 43 ساله گرينفل لندن اکنون هم در حال سوختن است.
اين برج در حالي سوخت که آتش نشان ها در ساعات اوليه حاضر نشدند به داخل ساختمان رفته و از بيرون به اطفاء حريق پرداختند؛ اين برج 27 طبقه داراي120 واحد است که تعدادي از آنها نيز مسلمان بوده و هنوز اطلاعي از سرنوشت آنها در دست نيست.
گفته مي شود تعداد کشته شدگان در اين حادثه بالاي 50 نفر بوده است؛ هرچند شاهدان مدعي هستند تعداد زيادي از اهالي اين برج به خاطر گرفتار نشدن در آتش خود را از طبقات به پايين پرتاب کردند.
نظير اين حادثه در ايران و براي پلاسکوي 54 ساله نيز رخ داد و بعد از ساعتي سوختن سازه پلاسکو ريزش کرد و 16 آتش نشان زير آوار ماندند و شهيد شدند.
بقيه آتش نشان ها و مسئولان در حالي اقدام به آوار برداري مي کردند که رسانه هاي زنجيرهاي به دنبال مقصر مي گشتند؛ عده اي از اين رسانه ها از کوتاه بودن نردبان آتش نشاني گلايه کردند و عده اي ديگر بدون کارشناسي از نداشتن هليکوپتر آب پاش در آتش نشاني انتقاد مي کردند.
برخي از رسانه ها که به لاشخور هاي رسانهاي در حوادث و اتفاقات کشور شهرت دارند در حالي که مردم ايران داغدار آتش نشان ها و افرادي بودند که زير آوار قرار گرفته بودند، عرصه را براي تسويه حساب سياسي باز ديده و سعي مي کردند با مقصر جلوه دادن رقيب سياسي خود اهداف خود را پيش ببرند.
اگرچه برج گرينفل به يک «سازه اصلي مقاوم در برابر آتش و سازه» و يک «سازه پشتيبان در مرحله اول مواجهه با آتش» مجهز بوده و همين امر منجر به عدم ريزش سازه اصلي آن شده است و نمي توان آن را به شکل ريشه اي با آتش سوزه هاي تهران مقايسه کرد اما رسانه هايي که در حادثه سقوط يک زن از کارگاه توليدي به هنگام آتش سوزي گله مي کردند، از کنار سقوط ده ها شهروند از برج گرينفل به سادگي گذشتند؛ چرا که منعت سياسي براي آن ها نپرداختن به اين مساله است.
برخي از رسانه هاي زنجيرهاي اين روزها پاي خود را از اين فراتر نهاده و نه تنها از عمق فاجعه گرينفل سخن نمي گويند بلکه با مقايسه اين برج با پلاسکو از مديريت صحيح اطفاء حريق در اين برج سخن مي رانند و از مسئولان خواسته اند تا گرينفل را الگوي خود قرار دهند.
شايد اگر آتش نشانان مي خواستند گرينفل را الگوي خود قرار دهند نبايد هرگز به داخل آتش مي رفتند و بي تفاوت از کنار جان آدم ها عبور کنند؛ تنها در اين صورت آمارها رقم صفر را براي تعداد آتش نشانهاي کشته شده نشان مي داد.
در آتش سوزي گرينفل کسي به دنبال بهره برداري سياسي از جان آدم ها نبوده است و شهردار اين شهر به خاطر عملکرد خود هرگز مورد بازخواست قرار نگرفت و تنها دغدغه اش مهار آتش بود اين در حالي است که بعد از هر حادثه اي در ايران مسئولان به جاي تمرکز براي حل آن مساله بايد پاسخگوي نظرات منتقدان نيز باشند.